آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان ♥ღ♥تاریخ♥ღ♥ اخیرا کتاب دو قرن سکوت استاد دکتر عبد الحسین زرین کوب را بنا به ضرورتی خواندم و بنا به توصیه اهل مطالعه نسخه ی چاپی سال 1344 را به دست آوردم که با خیالی آسوده و بدون این که احیانا دغدغه ی تغییر و دست بردی بدان باشد را چند روزه به اتمام رساندم . استاد زرین کوب این کتاب را نخستین بار به سال 1330 تالیف می کنند و پس از شش سال که بدان نقدهایی می شود به سال 1336 در چاپ مجدد آن تجدید نظر و اصلاحات خود را انجام می دهد و همان طور که در مقدمه ی کتاب نیز خود متواضعانه و فروتنانه بیان کرده اند ، این کتاب را چند یادداشت درباره ی تاریخ دانسته اند و نه تاریخ ! و البته این درسی بزرگ است از انسانی بزرگ به ما کوچکترهای کم دانش و یا حتی بی سواد که با خواندن چند جلد کتاب خود را به گفته ی دکتر شریعتی جامع معقول و منقول می دانیم و سپس خود را بر فراز قله ی خرد و دانش نشانده و برای همگان نسخه ی علاج و درمان می پیچیم ! . در این کتاب استاد تصریح می کنند که یافتن حقیقت و بیان آن بالاترین هدف وی بوده است و از همین روبوده است که در چاپ مجدد کتاب یافته های جدید خود را در اختیار خواننده قرار می دهد و مجددا یادآوری می کند که تاریخ هم چون علوم دقیقه نیست که بتوان از آن یک حکم کلی ثابت لایتغیر استخراج کرد و از آن فراتر این که نوع نگاه و زاویه ی دید مورخ و نوع بینش و حتی احساس و عاطفه ی او نیز بر تاریخ نگاری او احاطه دارد و فقط باید تلاش کرد که آن را به حداقل رساند . کتاب درباره ی اوضاع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دوقرن اول پس از حمله ی اعراب (تازیان) به ایران است و تحولات پس از آن و چگونگی گسترش اسلام در ایران . درباره ی این کتاب نقدها و سخن ها بسیار گفته شده و می شود . گاه در مدح آن و گاه در ذم آن و البته امروزه بسیار در مدح آن گفته و نوشته می شود . برخی آن را کتابی عرب ستیز و حتی اسلام ستیزانه می دانند و آن را مردود دانسته و محکوم می کنند و برخی دیگر آن را ایران دوستانه و میهن پرستانه می دانند که حقیقت را بر ملا کرده و سزاوار ستایش و آفرین است . به نظر می رسد که در خواندن و رای و داوری ما ایرانیان درباره ی این کتاب ، هم چون بسیاری از امور دیگر همه ی ما دچار نوعی افراط و تفریط و مبالغه شده ایم و حوادث زمانه نیز این نگاه و بینش افراطی و تفریطی را در ما عمیق تر و پردامنه کرده و بدان دامن زده و تفکر و تدبر و اعتدال را از ما ستانده است . اگر این کتاب به دیده ی انصاف نگریسته شود و به دور از حب و بغض و غلیان احساسات ،که در ما ایرانیان بسیار ریشه دارد ! به نتیجه ی خردمندانه تری خواهیم رسید که البته باید گوشزد کنیم که باز این نگاه ما می تواند باشد و شاید دیگری به نتایج دیگری برسد. کتاب استاد زرین کوب ، هم چون تمامی آثار گرانسنگ وی مستند است به منابع متعدد دست اول ایرانی و عربی و لاتین که درباره ی دوقرن اول ورود اسلام به ایران به رشته ی تحریر در آمده اند . نگارنده قصد این ندارد که درباره ی فصل فصل کتاب استاد بزرگ به نقد و داوری بنشیند که اگر هم می خواست صلاحیت و شایستگی این را نداشت و در این نوشتار تنها قصد آن دارد که به مانند هر خواننده ای دریافت و نتیجه ی مطالعه ی خود را به اهل خرد و دانش گزارش کند ، شاید که دیگر هم دلی نیز به این دریافت رسیده باشد و همراهی یافته باشد .
کتاب از سیری در زندگی اعراب بادیه نشین شروع می شود و به برآمدن طاهریان به عنوان اولین نشانه های استقلال خواهی ایرانیان از اعراب و بیداری آنان پس از دو قرن سکوت پایان می پذیرد . کتاب با استناد به منابع محکم و قابل قبولی ، روایت می کند که چگونه قومی بی فرهنگ یا کم فرهنگ با طلوع اسلام جانی تازه یافتند و توانستند بزرگترین امپراطوری شرق را به زانو در آورند و بر آن چیره شوند . در این کار هم از ایمان و فداکاری برخوردار بودند و هم از انواع ستم و غارت و ظلم و تبعیض و تحقیر بهره گرفتند و اگر عده ای برای نشر ایمان تازه آمدند بسیاری هم بودند که به طمع غارت و چپاول و سروری و حکومت آمدند . دکتر زرین کوب به نیکویی همه ی این ها را روایت می کند که فقط به دو نمونه از آن اکتفا می کنیم تا بدانیم که او حقیقت را هیچ گاه قربانی ، مصلحت و سیاست و منفعت و حب و بغض خود نکرد . وی در نوع رفتار اعراب مهاجم با ایرانیان و موالی با استناد به منابعی متقن می نویسد :(( در آغاز فتح اسلام بر پیشانیشان داغ می نهادند و آن ها را وا می داشتند کستی به بندند تا از دیگران شناخته باشند. بر اسب نشستن نیز برای آن ها ممنوع بود ، در مجالس هم حق نداشتند بر صدر بنشینند و هم نمی توانستند بناهایی برتر از بناهای مسلمین بسازند . از آنان هم جزیه (مالیات سرانه) به عنوان غیر مسلمان دریافت می شد و هم خراج از زمین هایشان(مالیات ارضی) که باید از محصول یا در آمد محصول بخشی را به عنوان خراج به حاکم می پرداختند . و البته این پرداخت چه بسا به زور و اکراه و توام با تحقیر و توهین نیز بود .)) 1 و اما استاد زرین کوب در جای دیگری چنین از شکست ساسانیان یاد می کند :(( در واقع این فتح نهاوند ، در آن روزگاران پیروزی بزرگی بود . پیروزی قطعی ایمان و عدالت بر ظلم و فساد. پیروزی نهایی سادگی و فداکاری بر خودخواهی و تجمل پرستی ... سلمان فارسی که بعدها از جانب عمر به حکومت مدائن رسید ، نان جوین می خورد و جامه ی پشمین می داشت . در مرض موت می گریست که از عقبه ی آخرت جز سبکباران نگذرند و من با این همه اسباب دنیوی چگونه خواهم گذشت . از اسباب دنیوی نیز جز دواتی و لولئینی نداشت .این مایه سادگی سپاهیانه یا زاهدانه البته شگفت انگیز بود و ناچار در دیده ی مردمی که هزینه ی تجمل و شکوه امراء و بزرگان ساسانی را با عسرت و رنج و با پرداخت مالیاتها و سخره ها تامین می کردند، اسلام را ارج و بهای فراوان می داد . در روزگاری که مردم ایران خسروان خویش را تا درجه ی خدایان می پرستیدند و با آن ها از بیم و آزرم رویاروی نمی شدند و اگر نیز به درگاه می رفتند پنام در روی می کشیدند ، چنانکه در آتشگاه رسم بود ، عربان ساده دل وحشی طبع با خلیفه ی پیغمبر خویش ، که امیر آنان بود ، در نهایت سادگی ، سلوک می کردند . خلیفه با آنان در مسجد می نشست و رای می زد و آن ها نیز بسا که سخن وی را قطع می کردند و بر وی ایراد می گرفتند و این شیوه رفتار و اطوار ساده ، ناچار کسانی را که از احوال و اوضاع حکومت خویش در ستوه بودند ، بر آن می داشت که عربان و آیین تازه ی آن ها را به دیده ی اعجاب و تحسین بنگرند.))2
این دو استناد به کتاب استاد زرین کوب بود به عنوان مشت نمونه ی خروار، که شیوه ی آن بزرگ در گزارش تاریخ بیان حقیقت وقایع است و نه مصلحت کسی یا گروهی یا فرقه و قومی . در این کتاب برخلاف شنیده های خود که امام علی و فرزندانش را در تهاجم به ایران شریک می دانند ، نه تنها کوچکترین استنادی به حضور و نقش امام علی و فرزندانش در حمله و فتح ایران و یا وقایع پس از آن اشاره ای نشده است بلکه از واقعه ای نقل شده است حاکی از امتناع امام علی در این حملات، که امام علی در دوره ی حکومت سه خلیفه ی اول بیشتر سکوت کرد و کناره گیری و اگر از او مشاوره ای می خواستند تنها به مشورتی اکتفا می کرد .
این حالت دو گانه ای که هر ایرانی نسبت به عرب و تازیان از سویی و نسبت به اسلام از سویی دیگر دارد ، باید که در این کتاب از هم تفکیک شوند و این دو یکی نیست . این کتاب مورد استناد بسیاری از شوونیست ها ی افراطی می باشد که هم چون برخی که 14 قرن تاریخ و تمدن بزرگ ایران قبل از اسلام را نادیده می گیرند و یا نفی و طرد می کنند و به تخفیف و تحقیر ایران باستان دست می یازند ، اینان نیز تمدن ایران پس از اسلام را نادیده می انگارند و به نفی و طرد و تحقیر آن اقدام می کنند و در حقیقت هر دو طیف ، ایران و ایرانی را تحقیر و طرد می کند ، چرا که ایران و ایرانی از پس همه ی این تجارب و فراز و فرودها و صواب و ناصواب ها سر بر آورده است و ما وارث همه ی آن ها هستیم . روایت دکتر زرین کوب به گفته ی خود با اندکی تسامح باید گفت همه بر پایه ی واقعیت است . پس هم فرهنگ سوزی و غارت و چپاول عرب بادیه نشین حقیقتی است انکارناپذیر و هم شور آزادی و آزادگی و آزادکردن سرها و دهان هایی که سال ها به بند کشیده شده بودند و دین تازه این غل و زنجیر را از پای ایرانی گسست تا دوره ی طلایی قرن سوم و چهارم هجری را پس از دو قرن سکوت بیافریند . سخن بسیار در این وادی هست و می توان گفت و نوشت که البته این فتح بابی است برای آینده ولی باید که ما بیاموزیم که حذف هر گوشه ای از تاریخ خود دروغی است بزرگ به خود و به دیگران و آینده گان و یکسان انگاری تاریخ که گویی بخشی از تاریخ ما چه در ماقبل اسلام و چه در مابعد اسلام همه سراسر شکوه و عظمت و بزرگی و افتخار و بی نظیر و بی بدیل و بی نقص و عیب است و بخشی دیگر همه سیاهی و انحطاط و ظلالت و گمراهی و خفت و خواری !! . هر دو ی این نگاه ما را به سرمنزل مقصود نمی رساند بلکه ادامه دهنده ی کینه ها ی کودکانه و دشمنی های بی پایانی خواهد بود که انرژی و توان ایرانی را از حرکت و ساختن و آفریدن باز خواهد داشت و ما را پاره پاره خواهد کرد تا برای اثبات خویش و بودن خویش هم دیگر را از پای در آوریم و بر پیکر به خاک افتاده ی هم آواز پیروزی سر دهیم !. باید که نگاه تمامیت خواه و مطلق گرا را وا نهیم و به دیده ی چشم حقیقت بین و البته نسبی به تاریخ نظر بیفکنیم که ما به گفته ی استاد زرین کوب نمی توانیم برداشت خود از گذشته را بی کم و کاست حقیقت مطلق بدانیم و باید که بکوشیم دانش و ادراک و دانایی خود را بیفزاییم و به حقیقت نزدیکتر شویم .
1- دو قرن سکوت تالیف دکتر عبدالحسین زرین کوب انتشارات علمی چاپ سوم 1344صفحه ۳۵۷ 2- همان منبع صفحه 74 و 73
نظرات شما عزیزان: 2 دی 1391برچسب:, :: 17:52 :: نويسنده : ♥ღ♥محدثه ♥ღ♥
![]() ![]() |